loading...
مادرم
آرزو بازدید : 3 جمعه 12 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 در زندگی گاهی دورانی را تجربه میکنی

که تصویر مبهمی از آن روزها در ذهنت جا خوش میکند

و تا عمر داری تنها کافیست

فقط با یک تلنگر

فعال شوند،

سر برآورند،

دوباره زنده شوند

و خط بکشند روی کلمات ردیف شده در ذهنت..

همه را دور بریزند

و باز تو

دعوت میشوی به تماشای تراژدیِ تصویرهایی که

تو را پرت میکنند به گذشته!

همراه با لبخندی ژکوند مانند!

و یادآوری خاطراتی که شاید برای بیستمین بار تکرار میشوند!!


رخت سیاه بر تن روحت کن بانو!

دلت کورکورانه از آن داشته ای گذشت،

که حال به خاطر نبودش رخت عزا بر تن کرده است..!


+از سری نوشته های خودم،اون قبلنا..نمیدونم کی،یادمه شب بود ولی:))

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 56